سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره وبلاگ

پیوندها
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 5
بازدید دیروز: 11
کل بازدیدها: 70225



my dear
یکشنبه 89 مرداد 31 :: 5:53 عصر ::  نویسنده : مهرناز جوووووووووووووووووون       

تصور کن که در یک بیابان دور و خشک و بی اب و علف و بی پایان خسته و کرسنه و تشنه در حال رفتن هستی پس از 5 ساعت پیاده روی ناگهان ساختمان مجللی روبروی شما ظاهر میشود

ساختمانی که جلوی روی شما ظاهر شده

یک قصر <\/h1>

یک گنجینه <\/h1>

یک هتل <\/h1>

یک بنای مذهبی <\/h1>

شما از چه راهی وارد ان بنا میشوید

پنجره <\/h1>

در <\/h1>

بالکن <\/h1>

تونل زیر زمینی <\/h1>

ناگهان صدای در میاید در را باز میکنید شخصی پشت ان در است او کیست؟

به گشتن ادامه میدهید پلکانی را میبینید پلکان مستقیم است یا مارپیچ؟

 

از ان بالا میروید و تعداد پله ها را میشمارید

چند پله بود ؟ <\/h1>

سپس وارد اتاقی میشوید دوست دارید اتاق تا چه حد بزرگ باشد ؟

به اندازه ی یک اکواریوم

به اندازه ی یک اتاق معمولی

به اندازه ی یک جنگل

به اندازه ی اقیانوس ارام

دلتان میخواهد رنگ دیوار اتاق چه رنگی باشد؟

قرمز

سیاه و سفید

ارغوانی

زرد یا پرتقالی

رنگ های رنگین کمان

یک میز جلو شما ظاهر میشود شکل میز گرد است یا مربع یا مثلث یا بدون شکل ؟

ظرفی با پنج میوه جلو روی شما قرار دارد که شامل گیلاس سیب گلابی  طالبی هندوانه است یک میوه را انتخاب کنید<\/h1>

میوه ای را که انتخاب میکنید شما را به یاد چه شخصی میاندازد ؟ <\/h1>

شما میوه را بر میدارید

بلافاصله ان را میخورید <\/h1>

قسمت کرم خورده را میبرید و قسمت سالم ان را میخورید <\/h1>

ان را بر میدارید میبینید که کرم خورده است ولی باز هم به خوردن ادامه میدهید <\/h1>

اگر کرم خورده باشد تمامش را دور میاندازید <\/h1>

از ساختمان خارج میشوید و پنج حیوان میبینید این حیوانات را به ترتیب اولویت برای خودتان مرتب کنید اسب موش فیل اهو دلفین

                                                                                                                                                                         




موضوع مطلب :


یکشنبه 89 مرداد 31 :: 5:21 عصر ::  نویسنده : مهرناز جوووووووووووووووووون       

قصر: ثروت

گنجینه: حرفه و شغل

هتل: خانه و عشق

یک بنای مذهبی: اعتقادات

پنجره: زندگی شگفت انگیز

در: زندگی ارام

بالکن: زندگی عاشقانه

تونل: زندگی خطر ناک ولی معنادار

ان شخص همان کسی است که شما در رویارویی مشکلات به او اعتماد میکنید

پلکان مستقیم: زندگی معمولی و خسته کننده

مارپیچ :پیچ در پیچ ولی زیبا

تعداد پله ها نشان از میزان تلاش شما برای رسیدن به هدف دارد

میزان اندازه اتاق نشان از میزان ماجراجویی شماست

قرمز: احساساتی و پرشور

سیاه و سفید: منطقی

ارغوانی: ماجراجو

زرد یا پرتقالی: شادمان وسرحال

رنگ های رنگین کمان: به خودتان شک دارید

میز گرد: از خود اراده ای ندارید نظر افراد برایتان مهم است

مربع: ثابت و منصفانه

مثلث: مبتکر

بدون شکل: انسان بی اراده

میوه بزرگتر نشان این است که فیزیک و ظاهر افراد برایتان مهم است

شخص نشان دهنده ی نوع دوستانی است که به دنبال او هستید

بلافاصله بخورید کینه ای از دیگران به دل نمیگیرید

نکات مثبت دوستانتان را میپذیرید

نقاط قوت و ضعف دیگران را میپذیرید

ادم بی روحی هستید

موش: انتظار و احترتمات

اهو: دوستان

اسب: عشق

دلفین: شغل و حرفه

فیل: خانواده

حالا به هویت خودتون پی بردید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟




موضوع مطلب :


چهارشنبه 89 مرداد 27 :: 4:25 عصر ::  نویسنده : مهرناز جوووووووووووووووووون       

دوست داشتن یک گل دوست داشتن یک پروانه دوست داشتن یک قاصدک کار چندان سختی نیست اما دوست داشتن یک سوسک کار دشواری است دوست داشتن کاری است اموختنی بیا بیاموزیم دوست داشتن را

ببخش کسی را که تو را دوست ندارد زیرا که هنوز دوست داشتن را نیاموخته او هنوز در ابتدای راه است




موضوع مطلب :


چهارشنبه 89 مرداد 27 :: 4:24 عصر ::  نویسنده : مهرناز جوووووووووووووووووون       

نگاهی به دفتر گذشته زندگانی خود انداخت به روز های تلخ شیرین زیبا زشت سخت و اسان در ابتدا به همراه جا پاهای خود جا پاهای دیگری را دید که جا پای خدا بود اما با زیاد شدن سختی ها فقط یک جای پا دید به خدا اعتراض کرد که خدایا چرا وقتی خوشی داشتم جای پای تو با من بود اما حالا که در سختی اه گیر کرده ام مرا تنها گذاشته ای ؟

خدا پاسخ داد من در همه لحظات با تو و به همراه تو هستم اگر در موقع سختی یک جای پا میبینی به خاطر این است که در مشکلات من تو را در اغوش گرفته ام و این رد پا ردپای من است

 

                                                 خدایا خیلی دوست دارم

                                                          شکرت




موضوع مطلب :


چهارشنبه 89 مرداد 27 :: 4:23 عصر ::  نویسنده : مهرناز جوووووووووووووووووون       

گفتم نرو پرپر میشم

گفتی میخام رها باشم

گفتم اخه عاشق شدم

گفتی میخام تنها باشم

 

گفتم دلم گفتی بسوز

گفتم یه عمری باز هنوز

گفتم پس عمرم چی میشه

گفتی هدر شد شب و روز

 

وای دلم

 

گفتم اخه داغون میشم

گفتی به من خوش میگذره

گفتم بیا چشمام به تو

گفتی اخه کی میخره

گفتم منو جنس میدیدی ؟

گفتی اره بی قیمتی

 

گفتم یه روز کسی بودم

با من نکن بی حرمتی

گفتم صدام میمیره باز

گفتی به درد بسوز بساز

گفتم حالا که پیر شدم

گفتی که از تو سیر شدم

 

گفتم تمنا میکنم

گفتی میخام خوردت کنم

گفتی بیا بشکن تنو

گفتی فراموش کن منو

 

 

گفتم تمنا میکنم

گفتی میخام خوردت کنم

گفتی بیا بشکن تنو

گفتی فراموش کن منو




موضوع مطلب :


1   2   >